کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود ،
ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ،
ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم
گل زندگیم هم اکنون که به تو فکر میکنم و این جملات را که میخواهم برایی تو بنویسم حالتی
عجیب دارم آری مانند آن بلبلی هستم که با قلب کوچکش برای رضای دل معشوقش ترانه سر میدهد ولی از دل مشکل پسند او می ترسد و نگران اینه که شاید مورد قبول نباشد . واقعا نمی دانم که با چه بیانی زیبایی عشق تو را بسرایم.تمام غمهای من با لبخندی که بر لبهای شیرینت نقش میبندد از بین
می رودو تمام شیرینی زندگی ام با کوچکترین غمی که بر چهره تو می نشیند محو می شود.صدف جان لحظه ای
نیست که در یاد تو و غرق در خیالت نباشم.
گلم نمی دونم چطوری بهت بگم که چقدر دوستت دارم و چه اندازه میزان محبت تو در دلم ریشه افکنده است.
فقط آرزو میکنم که زندگیم حتی برای یک لحظه هم که شده کوتاه شود و تمام آن را در کنار تو باشم .
روز به روز که می گذرد آتش محبتت در دلم بیشتر می شود و من به خاطر این محبت تو از صمیم قلب
می گویم که گل زندگیم دوستت دارم
روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم......
تنهائی را دوست دارم چون بی وفا نیست
تنهائی را دوست دارم چون تجربه اش کرده ام
تنهائی رادوست دارم چون عشق دروغین درآن نیست
تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست
تنهائی رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم گریست وهیچ کس اشکهایم را
نمیبیند
اما از روزی که تو رادیدیم نوشتم.
ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد آور لحظات تلخ بی تو بودنم
است...
گر کلمه دوستت دارم قیام علیه بندهای میان من و توست
اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست
اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست
اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست
پس با تمام وجود فریاد میزنم:
دوستت دارم